به طور کلی در عملیات تشعشع، محصولات غذایی را در معرض تابش اشعه قرار میدهند و به ویژه تغییراتی خاص به واسطه تابش اشعه در محصول ایجاد میشود که بعضی از این تغییرات مطلوب بوده و باعث افزایش قابلیت نگهداری محصول میگردد. مهمترین اشعههایی که در صنعت غذا مورد استفاده قرار میگیرند بر دو نوعند: اشعه گاما و اشعه بتا. آنچه که مسلم است برای شناخت و تجزیه و تحلیل نوع و میزان تغییرات ایجاد شده ضروری است در درجه اول به ماهیت این اشعهها توجه بیشتری شود.
اشعه بتا ـ یک اشعه الکترونی است. یعنی از ذرات الکترون با انرژی جنبشی
زیادی ترکیب یافته است. برای تولید این اشعه از شیوههای پیشرفتهای
استفاده میشود که تحت عنوان شتاب دهنده الکترونی مشهورند. مبنای عملکرد
این سیستمها لامپ اشعه کاتدی میباشد یعنی از یک کاتد و آندی که در درون
محفظه شیشهای قرارداده شدهاند تشکیل یافته. این محفظه تحت خلاء و یا با
فشار گازی بسیار کم قرار دارد. کاتد فلزی است که ملتهب شده است.
بنابراین در شرایط برانگیخته خود از خودش الکترون ساتع میکند. الکترونهای
آزاد شده در درون فضای تحت خلاء به سمت آند شتاب میگیرند. میزان انرژی
جنبشی این الکترونها که در اصل تعیین کننده میزان انرژی تشعشعی اشعه
الکترون میباشد، به میزان اختلاف پتانسیل اعمال شده در مدار بستگی خواهد
داشت و به همین علت بر مبنای واحدی به نام الکترون ولت ev سنجیده میشود.
هر الکترون ولت انرژی معادل ژول دارد و در واقع مقدار انرژی جنبشی هر
الکترون است وقتی تحت تاثیر اختلاف پتانسیل 1 ولتی شتاب بگیرد. مقدار این
انرژی جنبشی بسیار کوچک است به همین علت در محاسبه عملیات تشعشع از واحد
میلیون الکترون ولت استفاده میشود. باتوجه به احتمال رادیواکتیو شدن ماده
غذایی در عملیات تشعشع اولین محدودیتی که در این عملیات برای محصولات غذایی
در نظر گرفته شده است مربوط به میزان انرژی تشعشعی پرتو تابیده شده است.
بر این اساس حداکثر انرژی تشعشعی مجاز 5 میلیون الکترون ولت ev تعیین
گردیده است. اشعه دیگری که در صنعت غذا کاربرد وسیعتری دارد اشعه گاما است.
این اشعه ماهیتی از نوع انواع الکترومغناطیس دارد یعنی از جنس نور میباشد
و از فوتونهای پر انرژی ترکیب یافته است. بنابراین باتوجه به مقدار طول
موج بسیار کوچکی که دارند قدرت نفوذ زیادی در محصولات غذایی خواهند داشت.
این اشعه بطور طبیعی در تجزیههای مکرر مواد رادیواکتیو تولید میشود ولی
در صنعت معمولاً از ترکیبات رادیواکتیو مصنوعی کمک میگیرند. این ترکیبات
ایزوتوپهایی از عناصر طبیعی هستند که تحت تأثیر بمباران نوترونی به صورت
برانگیخته و ناپایدار در آمدهاند. بنابراین قادرند تجزیه شده و به حالت
پایدار خود نزدیک شوند. میزان تجزیه شدن یا تعداد دفعات تجزیه شدن در واحد
زمان از نقطه نظر میزان فعالیت رادیواکتیو این ترکیبات مصنوعی حائز اهمیت
است به عبارت دیگر هرگونه ناپایدار شدن در عناصر موجب قابلیت تجزیه شدن
میگردد. ولی همیشه به مفهوم رادیواکتیو شدن نیست بلکه اگر قدرت تجزیه شدن
در واحد زمان بسیار زیاد باشد عنصر به عنوان عنصر رایواکتیو محسوب میشود.
به همین علت عناصری که تحت تأثیر بمباران نوترونی برانگیخته میشوند و قدرت
رادیواکتیو پیدا میکنند به نام رادیو ایزوتوپ میباشند. این رادیو
ایزوتوپها قادرند در تجزیههای مکرر خود تولید اشعه گاما با میزان انرژی
تشعشعی مشخصی را بنمایند. یکی از بیشترین انواع رادیوایزوتوپها که در صنعت
غذا کاربرد وسیعی دارد، رادیوایزوتوپ کبالت با عدد جرمی 60 میباشد.
در
این لامپ فشار را کم و ولتاژ را بالا میبریم و میبینیم که جریانی از طرف
ـ کاتد به طرف آند + میرود. وقتی این اتفاق بیافتد یعنی اشعه ما است چون
منفی است .
Co (کبالت) 60 که بدین ترتیب تولید میگردد قادر است انرژی
تشعشعی 2/1 تا 3/1 میلیون الکترون ولت از نوع اشعه ساتع کند. این عنصر را
در شرایط مورد لزوم از محفظه و محل نگهداری آن خارج میکنند. در مواردی که
از آن استفاده نمیشود جهت مهار نمودن اشعه ساتع شده خود به خودی در درون
محفظهای از سرب و در زیر عمقی از آب نگهداری میکنیم. بدین ترتیب اشعه
گاما به محیط نفوذ نکرده و خطری را ایجاد نمیکند. در صورت نیاز منبع را از
محل خود خارج کرده، بستههای غذایی را بر روی نوار نقاله گردانی چیده و در
معرض اشعه ساتع شده از کبالت قرار میدهند. پایان این عملیات را با توجه
به میزان دوز تشعشعی جذب شده تعیین میکنند. بدین ترتیب که با توجه به هر
هدف از عملیات تشعشع حداکثر دوز تشعشعی مورد نیاز به صورت استاندارد تعیین
شده است و پس از آنکه مقدار این دوز عملیات تامین شود عملیات به پایان
خواهد رسید. دوز تشعشعی جذب شده عبارتست از مقدار انرژی جذب شده را به ازای
واحد جرم ماده غذایی که طبیعتاً بر مبنای ژول بر کیلوگرم قابل بیان است
ولی واحدی که به صورت بینالمللی برای سنجش این فاکتور مورد استفاده قرار
میگیرد گری Gray و با علامت اختصاصی Gy خوانده میشود هر گری معادل یک ژول
بر کیلوگرم است و در عملیات کاربرد بیشتر واحد KGyمیباشد. واحد قدیمیتری
که برای سنجش این فاکتور مورد استفاده قرار میگیرد RAD خوانده میشود که
هر RAD معادل یک صدم ( 01/0 ) Gy است. برای تعیین و ارزیابی دوز تشعشعی جذب
شده از شیوه دوزیمتری استفاده میشود. در این شیوه نوارهایی از جنس مواد
پلیمری در قسمتهای مختلف بسته قرارداده میشود. این مواد پلیمری تحت تأثیر
تابش اشعه تجزیه شده از خود ترکیبات غیراشباعی آزاد میکند که این ترکیبات
غیراشباع جاذب اشعه ماوراء بنفش هستند. بنابراین با قراردادن بستههایی به
عنوان شاهد و قراردادن این شناساگرها در قسمتهای مختلف بسته میتوان
مقدار دوز تشعشعی جذب شده را در قسمت مختلف بسته تعیین نمود و طبیعتاً
میانگین آن را به عنوان معیار سنجش عملیات محاسبه نمود. با توجه به این
توضیح مقدار اشعه UV جذب شده معیاری از میزان ترکیبات غیراشباع تولید شده
که در اسپکتروفتومتری UV در طول موج مشخصی قابل بررسی است. از سوی دیگر
میزان ترکیبات غیراشباع مشخص کننده مقدار اشعه جذب شده در بخشهای مختلف
بسته توسط شناساگردها خواهد بود.
تغییرات حاصل از رادیواکتیو شدن محصول:
این تغییرات را از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار میدهیم:
1ـ احتما رادیواکتیو شدن محصولات غذایی
2ـ تغییراتی بر روی سلولهای میکروبی بوجود میآید.
3ـ تغییراتی که بر ترکیبات مغذی محصول روی میدهد.
احتمال
رادیو اکتیو شدن محصول غذایی: به طور کلی علت اصلی تغییرات بروز کرده از
عملیات پرتوهای به این نکته مربوط میشود که اشعه گاما و بتا هر دو جزو
اشعههای یونساز محسوب میشوند. به این مفهوم که هنگامی که این اشعهها با
اتمها و مولکولهای ماده غذایی برخورد میکنند، تغییراتی را در حد
ترازهای الکترونی در این اتمها و مولکولها ایجاد مینماید که منجر به از
دست دادن و یا جذب الکترون میشود که بدین ترتیب یونهای مثبت یا منفی
تولید میگردد. همچنین این اشعهها قادرند بعضی از اتصالات شیمیایی را
شکسته و بدین ترتیب رادیکالهای آزاد را بوجود آورند. بنابراین مجموعه
تغییراتی که بواسطه چنین عملیات تشعشعی روی میدهد همراه با آزاد شدن
یونهای مثبت یا منفی و رادیکالهای آزاد خواهد بود که این مجموعه تغییرات
را به نام رادیولیز میخوانند. حال اگر میزان انرژی تشعشعی اشعههای
تابانده شده بر محصول غذایی از حد مجاز تجاوز کند، تغییرات حاصل از آن به
جای ترازهای الکترونی مستقیماً بر هسته اتمها و مولکولهای غذایی ایجاد
خواهد شد و هرگونه تغییر در هسته اتمها احتمال رادیواکتیو شدن آنها را
مطرح میکند. بر همین اساس طبق مصوبهای که توسط اتحادیه مشترک FAO و WHO و
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام گردیده حداکثر دوز تشعشعی جذب شده مجاز
در محصولات غذایی به منظور تامین هر هدف مورد نیاز معادل 10 کیلوگری (HGy)
تعیین شده است. به عبارت دیگر اهدافی که در جهت نگهداری محصول نیاز به دوز
تشعشعی بیش از این حد مجاز داشته باشند در اصل غیر مجاز شناخته شده و در
صنعت غذا کاربرد نخواهد داشت.
تغییرات ناشی از تشعشع:
واکنشهای
رادیولیز بخصوص بر روی متونهای آب موجود در بافتهای غذایی تأثیر گذاشته و
یکسری واکنشهای زنجیری و پی در پی را ایجاد میکند که این واکنشها منجر
به تولید پروکسید هیدروژن و رادیکال هیدروپراکسید میگردد. هر دو عامل اخیر
بسیار اکسیدکننده بوده و بویژه بر روی میکروارگانیزمها تأثیر کشندهگی
قوی باقی میگذارد.
اثر تشعشع بر روی سلولهای میکروبی:
به طور کلی اثر تشعشع را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار میدهیم:
1ـ اثر مستقیم.
2ـ اثر غیرمستقیم.
در
اثر مستقیم پرتوهای تابیده شده بر هسته سلول میکروبی یعتی اسیدهای
نوکلئونیک مورد توجه قرار میگیرند. زیرا پرتو باعث تجزیه DNA و RNA سلول
میگردد. در اثر غیر مستقیم، تأثیر ترکیبات ناشی از عملیات تشعشع و
واکنشهای رادیولیز بر سلولهای میکروبی مطرح میشود. به ویژه دو فاکتور
پراکسید هیدروژن و رادیکال هیدروپراکسید. آنچه از نظر فرآیند تشعشعی در
مسیر از بین بردن میکروبها در صنعت غذا اهمیت دارد، میزان مقاومت
میکروارگانیزمها در مقابل تشعشع است. زیرا از نظر حداکثر اشعه جذب شده،
طبق قوانین محدودیتهایی ذکر میشود. حال اگر میزان مقاومت
میکروارگانیزمهای مختلف و عوامل موثر بر آنها مورد بررسی قرار گیرد
میتوان شرایط مناسب برای از بین بردن هر نوع میکرو ارگانیزم آلوده کننده
محصول غذایی تامین گردد.
مهمترین عوامل مؤثر بر مقاومت میکروارگانیزمها عبارتند از:
1ـ گونه میکروب:
میکروبهای
گرم مثبت نسبت به میکروبهای گرم منفی مقاومت بیشتری دارند. به عنوان مثال
مقدار Dvalue، اشریشیاکلی کلی معادل 2/0 تا 5/0 کیلو گری تعیین شده در
حالیکه Dvalue استرپتوکوکوس فگالیس معادل 8/2 کیلو گری میباشد. همچنین
میکروبهای اسپورزا نسبت به میکروبهای فاقد اسپور مقاومت بیشتری دارند.
مثلاً گونههای سودوموناس معادل 03/0 تا 06/0 کیلو گری و کلستریدیوم معادل
4/3 تا 4 کیلو گری تعیین شده. بنابراین باتوجه به این روند مقاومت
میکروارگانیزمها در مقابل تشعشع معادل مقاومت حرارتی آن سنجیده میشود.
درحالیکه یک مورد استثناء در این مورد وجود دارد و آن مربوط به گونه میکروب
رادیودرانس میباشد. این میکروارگانیزم گرم مثبت بوده بنابراین کاتالاز
مثبت است و قادر است عامل اکسیدکننده پراکسیدهیدروژن را تجزیه کند. پس تا
حدی میتواند اثر تخریبی عملیات رادیولیز را کاهش دهد. از سوی دیگر نشان
داده شده است این میکروب قادر است DNA تخریب شده خود را ترمیم کند و
مقاومترین میکروارگانیزم در مقابل تشعشع شناخته شده است. بطوری که مقدار
Dvalue آن معادل 40 کیلو گری تعیین شده است.
2ـ شرایط محیطی:
شرایط
محیطی به اجزای سازنده محیط غذایی مربوط میشود که مورد تشعشع قرار داده
شده است. آنچه مسلم است حضور پروتئینها میتواند مقاومت میکروارگانیزمها
را در مقابل تشعشع افزایش دهد. بطوری که در محیطهای پروتئینی نظیر گوشت
Dvalue میکروبها تا دو برابر افزایش مییابد. همچنین حضور عوامل
احیاءکنندهای نظیر اسیدآمینه سیستهای و اسیدآسکوربیک یا ویتامین c مقاومت
میکروبها را افزایش میدهد. چرا که این عوامل آماده اکسیدشدن هستند. پس
عوامل اکسیدکننده حاصل از واکنشهای رادیولیز به جای آنکه بر سلولهای
میکروبی اثر تخریبی باقی گذارند موجب اکسیدشدن این عوامل میشوند. همچنین
تغییرات PH همگام با فرآیند تشعشع میتوانند بر مقاومت میکروارگانیزمها
موثر باشد. به عبارت دیگر میکروبهای اسپورزا در PH بالاتر از 5/4 مقاومت
بیشتری نسبت به یک دوز تشعشعی معین نشان میدهند.
3ـ اکسیژن:
از
آنجایی که اکسیژن در واکنشهای رادیولیز شرکت داشته و موجب پیشرفت این
واکنشها میشود میتوان پیشبینی نمود که حضور O2 مقاومت میکروبها را چه
هوازی و چه بیهوازی کاهش میدهد. به عبارت دیگر حضور O2 تأثیر تشعشع را
تقویت میکند. به همین دلیل در مواردی که هدف کاهش تأثیر فرآیند تشعشع باشد
بخصوص بر ترکیبات غذایی میتوان استفاده از بستهبندیهای تحت خلاء را
توصیه نمود.
4ـ حالت فیزیکی محصول غذایی:
خارج نمودن آب بصورت
انجماد محصول یا خشک کردن آن موجب کاهش تاثیر فرآیند تشعشع میگردد. بویژه
عملیات انجماد باعث میشود قابلیت تحرک رادیکالهای آزاد کاهش یافته پس اثر
تخریبی تشعشع کمتر میشود. بهمین دلیل در بعضی موارد از شیوه انجماد گوشت
برای کاهش تأثیر تشعشع بر ترکیبات سازنده گوشت استفاده میشود. اما در
ارتباط با میکروبها، انجماد باعث مقاومت بیشتر آنها در مقابل تشعشع
میگردد و حتی در مورد میکروارگانیزمهای حساسی مانند E.coli موجب میشود
که مقدار Dvalue آن از 2/0 کیلو گری به 1 کیلو گری افزایش یابد.
تأثیر تشعشع روی ماده غذایی:
1ـ
کربوهیدراتها: بطور کلی تشعشع باعث تجزیه کربوهیدراتها و تبدیل آنها به
ترکیبات سبکتر میشود. نظیر منوساکاریدهای شش کربنه که به ترکیبات چهار تا
5 کربنه تبدیل میشوند. آنچه اهمیت زیادی در صنعت غذا دارد یعنی تجزیه پلی
ساکاریدها، سلولز، واکتین (پکتین) به اجزای سازنده آنها است. نشاسته موجود
در سیبزمینی و غلات تجزیه شده و تولید گلوکز میکنند. در نتیجه سیبزمینی
پر تو داده شده طعم شیرینی پیدا میکند و نسبت به واکنشهای قهوهای شدن
حساستر میگردد. این موضوع در مورد غلاتی که پرتو داده شدهاند صادق است.
در مورد میوهجات و سبزیجات تجزیه پکتین و سلولز باعث نرم شدن بافت آنها
میشود. در عین حال این عوارض نامطلوب تشعشع تنها در شرایطی روی میدهد که
میزان دوز تشعشعی جذب شده در محصول از حد مجاز تعیین شده برای هر هدف تجاوز
کند. یعنی اگر سیبزمینی برای جلوگیری از جوانهزدن آن پرتو داده شود، حد
مجاز دوز تشعشعی باتوجه به اینکه امکان تجزیه شدن نشاسته وجود دارد تعیین
میگردد و اگر میوهجات و سبزیجات به منظور به حداقل رسانیدن تغییرات مختلف
پرتو داده میشوند، حد مجاز تعیین شده باتوجه به احتمال تجزیه شدن پکتین و
سلولز تعیین میگردد. تحقیقات انجام شده نشان داده اگر دوز تشعشعی جذب شده
از یک کیلو گری تجاوز کند این تغییرات نامطلوب به حداقل خواهد رسید. لازم
به ذکر است که تغییر پکتین و تجزیه آن در بعضی موارد مطلوب است بویژه در
مورد افزایش بهرهبری استخراج آب میوهجات و بهبود کیفیت آنها. به همین علت
حد مجاز دوز تشعشع برای این اهداف بیشتر از یک کیلو گری تعیین میگردد.
2ـ
چربیها: چربیها نسبت به عوامل اکسیدکننده بسیار حساسند. بنابراین در
نتیجه فرآیند تشعشع بیشتر از سایر ترکیبات تحت تأثیر قرار میگیرند. دو
عامل نور و اکسیژن این تأثیر نامطلوب را تشدید میکند. به همین علت معمولاً
به نوع بستهبندی محصولات چربیداری که تحت فرآیند تشعشع قرارداده
میشوند، توجه ویژهای میشود و معمولاً برای گوشت قرمز، ماهی و مرغ از
بستهبندی تحت خلاء چند لایه و مجهز به آلومینیم استفاده میگردد.
3ـ
پروتئینها: پروتئینها تحت فرآیند تشعشع تجزیه میشوند. بخصوص اسیدهای
آمینه انتهایی، اسیدهای آمینه گوگرددار و زنجیره جانبی پروتئینها بیشتر
تحت تأثیر قرار میگیرند. به همین دلیل در صورتی که دوز تشعشعی جذب شده از
حدود 6 کیلو گری در محصولات گوشتی تجاوز کند میتواند طعم نامطلوبی را به
واسطه آزاد کردن ترکیبات گوگردی و همینطور ترکیبات کربونیلی در محصولات
ایجاد نماید. معمولاً جهت کاهش تأثیرات نامطلوب فرآیند تشعشع از انجماد
بافتهای گوشتی و بستهبندی تحت خلاء استفاده میشود.
4ـ ویتامینها: از
میان ویتامینهای محلول در آب ویتامین c و ویتامین B1 حساسترین ویتامینها
نسبت به تشعشع میباشند. بخصوص ویتامین c در محصولاتی نظیر سیبزمین
(برای جلوگیری از جوانهزدن) همینطور توت فرنگی (برای افزایش shelflife) و
آب میوهجات نظیر آب پرتقال از نظر افت ویتامین c بسیار در معرض خطر هستند.
و حتی در شرایط بسیار مطلوب نیز افت نسبی ویتامین c حاصلمیشود.
ویتامین
B1 یا تیامین در فرآوردههای گوشتی مطرح است. چون اتصالات دوگانه دارد، پس
مستعد برای اکسید شدن میباشد و به میزان قابل توجهی (تا حدود 60%) در
نتیجه تشعشع افت میکند. شیوه انجماد و بستهبندی تحت خلاء جهت کاهش افت آن
توصیه میشود. از میان ویتامینهای محلول در چربی ویتامین A و E بسیار تحت
تأثیر قرار میگیرند که مشابه توضیحات گذشته شیوههایی جهت کاهش تخریبی
تشعشع بعمل میآید.
تأثیر تشعشع بر آنزیمها: فرآیند تشعشع بر روی
آنزیمهای مخرب غذایی به ویژه آنزیمهای اکسیدکننده مثل پرواکسیداز و
کاتالاز تأثیر چندانی ندارد. یعنی مقاومت آنزیمها در مقابل تشعشع بسیار
زیاد بوده و حداقل Dvalue آن 50 کیلو گری ارزیابی شده. بنابراین شیوه تشعشع
در جهت افزایش قابلیت محصول روی آنزیمها تأثیری ندارد. به همین علت توصیه
میشود محصول غذایی پیش از پرتودهی در حد بلانچینگ حرارت داده شود تا
آنزیمها غیرفعال شده و سپس در دمای بالاتر یعنی دمای مربوط به بلانچینگ
پرتو داده شوند. در این دمای بالاتر فرآیند تشعشع تأثیر بیشتری خواهد داشت.
در عین حال عکس این شیوه توصیه نمیشود چرا که اگر ابتدا تشعشع اعمال گردد
فرصت کافی برای فعالیت آنزیمهای مقاوم وجود داشته و اثرات تخریبی آنها
توسط حرارت دهی بعدی جبران نخواهد شد.
مقادیر دوز تشعشعی مورد نیاز برای اهداف گوناگون در صنعت غذا
گروه الف) کمتر از یک KGy:
1ـ جلوگیری از جوانهزدن: سیبزمینی ـ پیاز و سیر. در این موارد 1/0 تا 2/0 KGy برای ما مفید است.
2ـ مبارزه با حشرات با انگلها: انبار کردن حبوبات و غلات و خشکبار مورد استفاده قرار میگیرد. دوز مجاز آن 15/0 تا 5/0 کیلو گری است.
3ـ به تأخیر انداختن تغییرات در میوهجات و سبزیجات جهت بهبود و نگهداری در سردخانه 5/0 تا 1 کیلو گری.
ب) موارد دوز تشعشعی که بالاتر از 1 کیلو گری تا 10 KGy باشد:
1ـ بهبود قابلیت نگهداری محصولات فاسدشدنی مثل ماهی و توت فرنگی (1 تا 3 KGy)
2ـ از بین بردن میکروارگانیزمهای مولد فساد مانند سالمونلا و شیگلا در فرآوردههای گوشتی تازه و منجمد (3 تا 10 KGy).
3ـ
بهبود راندمان استخراج در مورد آب میوهجات (2 تا 7 کیلو گری دوز مجاز
است) لازم به توضیح است که اهداف دیگر بویژه استریلیزاسیون محصول نیاز به
دوزهای تشعشعی بسیار بالاتر داشته تا حدی که از حد مجاز تجاوز میکند. چون
گفته شد Dvalue کلستریدیوم در حدود 4 کیلو گری است، بنابراین اگر فرآیند D
12 به عنوان فرآیند استریلیزاسیون مبنا در نظر گرفته شود، نیاز به دوز
تشعشعی در حدود 48 کیلو گری خواهد داشت که بسیار بالاتر از حد مجاز است پس
فرآیند تشعشع برای استریلیزاسیون و از بین بردن آنزیمها هیچگاه مورد
استفاده قرار نمیگیرد.